اندیشه وهنر معلم
راه معلم: مابایدبرای رسیدن به دموکراسی ازکودکان آغازکنیم،تنهاراه رسیدن به دموکراسی آموزش وپرورش است.
فرزندان تو فرزندان تو فرزندان تو نیستند آنان پسران و دختران زندگی در تمنای خویشند آنها از طریق تو میآیند، نه از تو و با اینکه با تو اند ، به تو تعلق ندارند ممکن است محبت و عشق خود را به آنها بدهی ولی افکارت را هرگز، افکارشان متعلق به خودشان است میتوانی مثل آنها باشی اما هرگز نخواه آنها را همانند خود بسازی ممکن است خانهای برای جسمشان بسازی ولی برای روحشان هرگز روح آنها در خانهی فردا ساکن است که تو را حتا در رویاهایت به آن راهی نیست زندگی به عقب بازگشتی نخواهد داشت و در دیروز نیز در جا نخواهد زد جبران خلیل جبران(شاعر لبنانی) کمی به عقب برگردید به اولین روزی که به دبستان رفتید. همهی ما این روز را به یاد داریم. چه احساسی داشتید؟ و حالا امسال فرزندمان 7 ساله شده است و باید به کلاس اول برود. چقدر زود گذشت این 7 سال انگار دیروز بود که تازه به دنیا آمده بود و برای اولین بار در خواب لبخند شیرینی میزد. انگار دیروز بود وقتی اولین قدم را برداشت. انگار دیروز بود زمانی که اولین کلمه را گفت. انگار دیروز بود .... 7 سال پر از "اولین" ها را پشت سر گذاشتهایم اولین بارهایی که هر کدام آغاز راهی به سوی دانستن و آموختن بودند و امروز که اولین دیگری در پیش روی ماست. او می خواهد برای اولین بار به مدرسه برود. امروز چه احساسی داریم؟ حس غریبی است. انگار این اولین بار با اولینهای دیگر فرق دارد. از سویی شادی شگرف از دیدن او و تصور او که دیگر به مرحله ای رسیده که میتواند در جاده ی علم و دانش قدم بردارد و از سوی دیگر اضطرابی که درونمان را آشفته کرده است. به خاطر انبوهی از سوالات و چه کنمها؟ چه مدرسهای اسم او را بنویسم. چه کار کنم که این اولین قدم در این راه به درستی برداشته شود؟ چگونه میتوانم دربرداشتن این قدم به او کمک کنم؟ اما انگار احساس دیگری هم هست. آری میترسم. اما چرا؟ چون نمیدانم چه پیش خواهد آمد؟ چون دشواریهای راه را فقط تا حدودی میشناسم؟ چون مشکلات سایر مادران و پدران را دیدهام؟ چون تجربیات تلخ و شیرین مدرسه را هنوز به خاطر دارم. چون میدانم که دراین راه دیگر نمیتوانم همیشه و همیشه همراهش باشم و مشکلات سر راهش را بردارم. اکنون او میخواهد ارتباط با دنیای بیرون را به تنهایی تجربه کند. او باید خود با مشکلاتش روبرو شده و دست و پنجه نرم کند. در این اولین، ما (اولیای مدرسه) نیز در کنار شما قرار گرفتهایم و تصمیم داریم در این راه همراه با شما، کمک کنیم تا فرزند عزیزمان، فرزندان عزیزمان زندگی کردن را بیاموزند. ما معتقدیم که تمام کودکان ذاتا باهوش هستند و تواناییهایی را دارند که تا پایان عمر تحول مییابند و رشد میکنند. ما میخواهیم که دانشآموزان فعالیتهای خود را در مدرسه با عزتنفس انجام دهند و لذت یادگیری واقعی را تجربه کنند، چیزی که جزء حقوق اولیه هر کودکی است و در این مسیر به کمک شما نیاز داریم. برای برداشتن اولین گام در این مسیر، دورهای آموزشی را تدارک دیدهایم تا طی آن همراه هم باشیم تا از هم بیاموزیم که در این مرحله از رشد آنان، چگونه باید رفتار کنیم. آگاهی ما از این دوران، تغییراتی که بچه ها میکنند خواسته ها و نیازهایشان هر چه بیشتر باشد بهتر و آگاهانه تر می توانیم دراین راه قدم برداریم و آنان را در این مسیر دشوار همراهی کنیم. - کودکان 7 تا 12 سال از نظر خصوصیات رشدی، نیازها و خواستهها و تواناییها با کودکان کوچکتر متفاوتند. شناخت این تفاوتها و تغییراتی که در این سنین در آنان رخ میدهد یکی از مسایلی است که در این دوره آموزشی به بررسی آن خواهیم پرداخت. - آغاز هر مرحله ی جدید در زندگی کودکان به معنای به هم خوردن تعادل و سازگارهایی است که در دوره های قبل به دست آمده است. کودک باید به سرعت خود را با محیط و شرایط جدید سازگار کند. گاه این سرعت در برخی از کودکان ایجاد اضطراب و آشفتگی میکند. اگر ما هم به عنوان والدین خود مضطرب باشیم، این آشفتگی در او بیشتر خواهد شد. در مدرسه بچهها باید با آدم های جدید آشنا شوند و با آنها تعامل داشته باشند. برای اولین بار در زندگی مسوولیتهایی بر عهدهشان گذاشته می شود که باید خود به تنهایی آن را بر دوش بکشند: باید درس بخوانند، تکلیف بنویسند، سر کلاس بنشینند و با بزرگسالان و همسالان زیادی ارتباط مشخص و معینی داشته باشند و عادتهای جدید رفتاری را بیاموزند. چگونگی ایجاد رفتارهای جدید و همچنین مدیریت رفتارهای نامناسب کودکان و شیوههای درست تشویق و تنبیه نیز از موضوعاتی است که در این دوره بررسی خواهیم کرد. - کودکانی که مهارتها و تواناییهای لازم را برای طی این مرحله از زندگیشان کسب کردهاند، در این راه با دشواریهای کمتری روبرو می شوند. این مهارت ها و توانایی های لازم یکی دیگر از مباحثی است که به آن خواهیم پرداخت. - یکی دیگر از مواردی که در هر سال تحصیلی منبع و موضوع جدلهای بیپایان در بسیاری از خانوادههایی می شود که کودک مدرسهرو دارند، آن بخش از تکالیف است که باید در منزل انجام شود و به مشق شب معروف است. انجام تکالیف در منزل و نحوه برخورد ما با آن نیز موضوعی است که آن را به تفصیل بررسی خواهیم کرد. مقطع سنی 7 تا 12 سال یکی از مهمترین مراحل زندگی کودکان است. آغاز و پایان این دوره با دو رویداد مهم در زندگی کودک همراه است. ابتدای آن شروع آموزش رسمی و رفتن به مدرسه و پایان آن آغاز دوران بلوغ است. مرحلهی دوم زندگی کودکی (3 تا 7 سال) دورهی استقلالطلبی کودکان است. در این دوره کودکان شدیدا به دنبال یادگیری و شناخت محیط اطرافشان هستند و طبیعی است که در انتهای این دوره و در دورهی بعد مشتاق به مدرسه رفتن باشند. کودکان همیشه کنجکاو و تشنهی دانستن و آمادهی تجربیات جدید هستند . تقریبا همهی آنها از رفتن به مدرسه خوشحالند و اشتیاق دارند که هر چه زودتر خواندن و نوشتن را بیاموزند. این وظیفه ی ماست که این اشتیاق را تازه و پویا نگه داریم و این جز با فراهم آوردن محیطی امن و شاد و غنی از فرصت های یادگیری امکانپذیر نیست. اما در برخی از کودکان ممکن است این اشتیاق و علاقه به ترس تبدیل شود. ممکن است آنها به خاطر جدایی از محیط خانه، احساس عدم امنیت کنند. احساس کودکان به میزان آگاهی آنان از شرایط محیط جدید و تجربیات آنان دارد. هر چه میزان آشنایی و آگاهی کودکان از مدرسه بیشتر باشد، سازگاری بهتری با شرایط جدید برقرار میکنند. از سوی دیگر اگر تجربیات خوشایند و مطبوع باشد به مدرسه علاقهمندتر شده و محیط مدرسه را دوست داشتنیتر میدانند. اضطراب و نگرانی والدین جوان، مخصوصا آنان که اولین فرزندشان به مدرسه میرود، خود میتواند عاملی برای ایجاد احساس عدم امنیت در کودکان گردد. ایجاد سازگاری با محیط جدید و پذیرش آن از سوی کودکان به عوامل گوناگون بستگی دارد، از شرایط مناسب و امن محیط جدید و مهارت معلمان و اولیای مدرسه در کسب اعتماد آنها گرفته تا تجربیات و مهارت های هوشی و اجتماعی آنان. تمام سالهای دوران دوم زندگی کودکان یعنی از حدود 2 تا پایان 6 سالگی فرصت مناسبی است که والدین به تدریج فرزندشان را برای ورود به دبستان آماده کنند. فکر کنید و بگویید که شما چه کارهایی در این زمینه انجام داده اید. آنها را یادداشت کنید. در حقیقت شیوههایی که برای تربیت و آموزش فرزندان در این سالها به کار بردهایم، اگر درست و مطابق با نیازها و تواناییهایش باشد، خود به خود او را برای این مرحله جدید آماده میکند. برای سازگاری با مدرسه و قوانین و شرایط خاص آن کودکان باید مهارتهایی را در زمینههای مختلف بیاموزند. به عنوان مثال: 1. کودکان باید قبل از مدرسه رفتن بتوانند کارهای شخصی خود را انجام دهند و بهداشت فردی را رعایت کنند. آنان باید بتوانند خودشان لباس بپوشند. نظافت کنند. ظاهر آراسته و تمیز داشته باشند و کارهای شخصی خودشان را مستقلا انجام دهند. کودکانی که این توانایی را نداشته باشند، از طرف همسالان و اولیای مدرسه مورد پذیرش قرار نمیگیرند. 2. کودکان پیش از دبستان باید بتوانند با همسالان خود و بزرگترها رابطه برقرار کنند. برای این امر والدین می توانند فرصت دیدار با افراد مختلف را برای فرزند خود بوجود آورند. باید فرزندانشان را تشویق کنند تا با همسالانشان بازی کرده و از طریق شرکت در گروه آنان نیازهای خود رابرآورده کنند. باید آنان نحوه معاشرت و برخوردهای اجتماعی را بیاموزند. رفتن به مهد و شرکت در کلاسهای آمادگی این آمادگی ها را تا حد زیادی فراهم می کند.......... پایان بخش یکم نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 2 شهريور 1396برچسب:, :: 21:50 :: نويسنده : *** راه معلم ***
//////////////
///////////////
درباره ی سایت به سایت اندیشه وهنر معلم خوش آمدید.>>>>>>>>>>>> راه معلم : ماناچاریم دموکراسی راازکودکان آغازکنیم. / تنهاراه رسیدن به دموکراسی آموزش وپرورش است./ آموزش دموکراسی ازگفت وگو آغازمی شود./کودکان رابایدبه شنیدن حرف همدیگرعادت دهیم/ وجدان بیدار/ پذیرش منطق /تعادل عقل و احساس / پرهیزازمفت خوری / رعایت قانون جمع / برتری منافع جمعی بر منافع فردی / این تفکر که "هیچکس بدون اشتباه نیست."رابایدبه کودکان بیاموزیم. /// اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی : دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. //// اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی : احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبورکرد. موضوعات تازه ها |
||
|